بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، جمع بسیار محترم و معزّز. تبریک عرض میکنم روز معلّم را یا هفتهی معلّم را به همهی شما عزیزانی که [حاضر] هستید -مسئولین محترم آموزش و پرورش، معلّمین عزیز، کارکنان عزیز، وزیر محترم- و به همهی معلّمان سراسر کشور.
این جلسه از جهات مختلفی اهمّیّت دارد از نظر این حقیر: یکی اینکه دربارهِی مهمترین موضوع تمدّنی ما یعنی تعلیم و تربیت است؛ یکی اینکه اساساً روز معلّم به نام شهید و به نام شهادت است؛ و جهات مختلف گوناگونی که در ضمن صحبت عرض خواهم کرد. شهید عزیز ما، مرحوم آقای مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) به معنای واقعی کلمه یک معلّم دلسوز بود، خوب فکر میکرد، خوب بیان میکرد، خوب دنبال میکرد؛ صِرف اینکه حرفی بزنیم و تکلیفی اداء کنیم نبود. ما از نزدیک میدیدیم که چگونه دلسوزانه، رسوخ اندیشههای عمیق اسلامی خود را در ذهن جوانهای آن دوره -با همهی محدودیّتهایی که وجود داشت- دنبال میکرد و در این راه شهید شد؛ این مهم است؛ این شهادت، امضای قطعی حقّ متعال پای کارنامهی این شهید عزیز است.
خب، قشر معلّم واقعاً یک قشر شریف و محترمی است؛ علّت هم این است که برای یک کشور، برای یک تمدّن، برای یک ملّت، مهمتر از همهی سرمایهها، سرمایهی انسانی است؛ یعنی اگر شما پول داشته باشید امّا سرمایهی انسانی درست و حسابی نداشته باشید، به جایی نمیرسید؛ مثل همین کشورهای پولداری که میبینید پولهایشان کجاها خرج میشود، دست چه کسانی میرود؛ جیبهای گشاد پُرپولشان به صورت بسیار سفاهتآمیز در اختیار دستهای خائن به بشریّت قرار میگیرد؛ خب این در نتیجهی چیست؟ [چون] پول دارند، انسان ندارند؛ پول دارند، اندیشهورز ندارند، نیروی انسانی ندارند، سرمایهی انسانیشان ضعیف است. اگر منابع زیرزمینی فراوانی داشته باشیم، [امّا] نیروی انسانی نداشته باشیم، فایدهای ندارد. کشور ما روی دریای نفت خوابیده بود؛ [ولی] نه خبر داشتیم، نه بلد بودیم؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که آنهایی که خبر داشتند و بلد بودند، آمدند مسلّط شدند به نفت ما. نفت ما را میبردند، تمدّن خودشان را میساختند، کارخانههای خودشان را راه میانداختند و در دوران جنگی که بود، از این نفت برای پیروزی خودشان استفاده میکردند و یک چیز مختصری هم به ما میدادند؛ زمان طاغوت این جوری بود؛ [این] نتیجهی سرمایهگذاری نکردن بر روی منابع انسانی است. خب، این منابع انسانی را شما الان دارید تولید میکنید؛ ببینید اهمّیّت کار کجا است! شما دارید پرورشش میدهید، شما دارید [آن را] پردازش میکنید. بنده اهل تعارف نیستم؛ آنچه بنده سالهای متمادی دربارهی نقش معلّم و دانشجومعلّم و آموزش و پرورش اظهار کردهام، برخاستهی از این احساس است؛ برخاستهی از این باور است که معلّم یک چنین نقشی دارد. در واقع، پایهریز تمدّن نوین، شما هستید؛ چون نیروی انسانیِ شایسته اگر نباشد، تمدّنی به وجود نخواهد آمد. شما جهادگرانی در میدان کارزار با جهل و بیسوادی هستید. ببینید! یک جوان را، یک کودک را، یک نوجوان را شما از وادی بیسوادی و ظلمات میآورید به وادی نور و علم، با جهاد؛ کار سختی هم هست. شما در واقع هویّتسازی فرهنگی میکنید. هویّتسازی خیلی مهم است؛ هویّتسازی برای انسانها در یک جامعه خیلی مهم است؛ [انسانها باید] احساس هویّت کنند. هویّت انسان به فرهنگ او است، به دانستههای او است، به سبک زندگی او است. تمدّن، متّکی به فرهنگ است؛ اگر فرهنگ قوی و غنی وجود نداشته باشد، تمدّن به معنای مصطلح و رایجِ خودش به وجود نمیآید. فرهنگ چیست؟ مجموعهی عناصر سازندهی فکر و عمل انسان؛ این فرهنگ است. این از کجا ناشی میشود؟ فرهنگ به نوبهی خود متّکی است به فکر، اندیشه و جهانبینی؛ [یعنی] نوع تلقّی انسان و مجموعهی انسانی از جهان و عالم وجود و هستی و آفرینش و مانند اینها؛ این است که پایهی اصلی فرهنگ است و پایهی اصلی تمدّن است.
[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید .]
درباره این سایت